به گزارش اسپوتنیک، حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه ایران در کنفرانس بین المللی وحدت اسلامی ابراز امیدواری کردند که ایران در آینده نزدیک به دنبال احیای روابط دیپلماتیک با مصر است و این امر نه تنها به نفع تهران و قاهره، بلکه به نفع کل منطقه خاورمیانه و نزدیک خواهد بود. ایشان اذعان داشتند که تلاشهایی بین ایران و مصر انجام شده تا اطمینان حاصل شود که تهران و قاهره به سمت بهبود روابط حرکت میکنند. بر این اساس سیدعبدالامیر نبوی، عضو گروه مطالعات منطقه ای دانشگاه تهران در یک یادداشت تحلیلی به تشریح ابعاد و زوایای مناسبات پیش روی ایران و مصر و معماری امنیتی خاورمیانه و مقابله با اقدامات غرب پرداخته است.
تاریخچه روابط
روابط ایران و مصر در چهار دهه اخیر، فراز و نشیبهای زیادی را پشت سر گذاشته و بیش از آنکه متأثر از ویژگیهای مشترک دو کشور باشد، از اختلافات بنیادین و نیز تحولات منطقهای و جهانی اثر پذیرفته است. در حالیکه هر دو کشور ویژگیهای برجسته فرهنگی و ژئوپلیتیکی دارند، چند رویداد سبب شده است روابط در بیشتر مقاطع تنشآلود یا آغشته به بدبینی شود. مهمترین عامل در این زمینه، امضای پیمان کمپ دیوید (شهریور ۱۳۵۷) بود، به خصوص آنکه اندکی بعد (دی ۱۳۵۷) محمدرضا پهلوی توسط سادات مورد استقبال قرار گرفت. از اینرو روابط دو کشور که به تیرگی گرائیده بود، در اردیبهشت ۱۳۵۸ به صورت رسمی قطع شد. ترور انور سادات در مهر ۱۳۶۰ (اکتبر ۱۹۸۱) فاصله ایران و مصر را به حداکثر ممکن رساند، چراکه ضمن استقبال برخی مقامات ایرانی از این اتفاق، نام خیابانی در تهران به خالد اسلامبولی، قاتل وی، تغییر یافت.
وقوع چند رویداد در فاصله زمانی کوتاهی سبب شد نشانههایی از تنشزدایی در روابط دو کشور آشکار شود. نخستین حادثه، پایان جنگ در سال ۱۳۶۷ و موافقت ایران با آزادی اسرای مصری بود. از سوی دیگر، فعالیتهای مستمر دولت هاشمی رفسنجانی زمینه را برای بهبود روابط تسهیل کرد تا جایی که به گشایش دفتر حفاظت منافع در تهران و قاهره (۱۳۷۰) انجامید. تلاش ایران برای کاهش سوء تفاهم های موجود با کشورهای عربی در دوره ریاستجمهوری خاتمی نیز ادامه پیدا کرد و دیدارها و جلساتی میان مسئولان دو کشور در سطوح مختلف برگزار شد. بیتردید، دیدار خاتمی و مبارک در ژنو (آذر ۱۳۸۲) نقطهعطفی در این روند محسوب میشود که به دنبال این دیدار، وزیر امور خارجه وقت مصر در بهمن ۱۳۸۲ برای شرکت در نشست کشورهای اسلامی به ایران آمد.
با تغییر دولت در ایران (تیر ۱۳۸۴) و دگرگونی اولویت های سیاست خارجی، نگاه تهران به مصر تغییر نکرد. گذشته از سفر رئیس مجلس وقت به مصر (۱۳۸۶)، اعلام آمادگی احمدینژاد در اوایل همین سال برای برقراری روابط و بازگشایی سریع سفارتخانههای دو کشور اقدامی ابتکاری بود که با پاسخ درخوری مواجه نشد. همچنین دیدارهای لاریجانی از قاهره در قامت دبیر شورای عالی امنیتملی (۱۳۸۵) و به عنوان رئیس مجلس (۱۳۸۸) نتوانست موجب ذوب شدن یخها شود. با این حال، تغییرات مهم سیاسی در مصر در پی وقوع بهار عربی گشایشی در روابط دو کشور ایجاد کرد، هرچنداندکی بعد دیدارهای متقابل احمدی نژاد و مرسی از تهران و قاهره (۱۳۹۱)، در چارچوب اجلاس سران کشورهای عدم تعهد و اجلاس سران سازمان همکاریهای اسلامی، بیش از نتیجه بخشی بر حواشی افزود. پرونده روابط ایران و مصر در دوره ریاست جمهوری روحانی کاملا تحت تاثیر تحولات و تنش های منطقه ای و بین المللی قرار داشت، به ویژه قطع روابط ایران و عربستان بر فشارهای خارجی علیه ایران افزود.
با شروع ریاست جمهوری رئیسی تحرک منطقه ای جدیدی از سوی ایران آغاز شد که البته در مورد رابطه با مصر هم تلاش میانجیگرانه برخی کشورها مانند عمان و عراق اثرگذار بود و هم بهبود برقراری مجدد با عربستان تحت فشار چین. در نتیجه، سه روز پس از اعلام رسمی از سرگیری روابط ایران و عربستان، در اسفند ۱۴۰۱، ایران اعلام کرد که قصد دارد روابط با قاهره را هم از سر بگیرد. همچنین رهبری ایران در دیدار سلطان عمان (خرداد ۱۴۰۲) از اظهارات وی مبنی بر تمایل مصر برای ازسرگیری روابط با ایران استقبال کرد. در این مدت دیدارهای متعددی میان مقامات دو کشور صورت گرفته و ایران بر اشتیاق و جدیت خود در برقراری روابط تهران –قاهره تاکید کرده است. از نگاه ناظران، این امر احتمال ارتقای رسمی روابط دو کشور را افزایش داده است.
اهمیت و موانع
اگرچه نمی توان اهمیت برقراری رسمی روابط دو کشور ایران و مصر را انکار کرد یا گسترش آن را در یک دهه اخیر نادیده گرفت، این نکته مهم را بایستی به یاد داشت که سخنان مقامات ایرانی همواره با واکنش محتاطانه مصری ها روبرو شده است، به خصوص آنکه مصر همواره حساسیت ها و نگرانی های متحدان خود را رعایت کرده است. در این زمینه برخی مقامات مصری ضمن تاکید بر اهمیت رابطه با ایران، به صراحت بیان کرده اند گسترش روابط دو کشور به نوع رابطه ایران با دیگر کشورهای عرب بستگی دارد.
ایران برای بهبود روابط با مصر طی این سالهای اخیر دلایل و اهداف مهمی داشته است. در تشریح این دلایل و اهداف ابتدا باید به جایگاه بیبدیل مصر در جهان عرب و خاورمیانه عربی توجه کرد. دوم آنکه، ایران سعی دارد وحشت دنیای عرب از تهدیدی به نام ایران را از طریق بهبود روابط با پایتخت های مهم عربی کاهش دهد. سوم آنکه، بهبود روابط می تواند فضای تنفسی بیشتری برای اقتصاد ضعیف و بحران زده ایران فراهم کند.
مصر، اما، نگرانی های مهمی در این باره داشته و دارد. بخشی از این نگرانی ها چنانکه گفته شد به نوع رابطه ایران با دنیای عرب برمی گردد. اصولا مصر تحولات و رویدادهای منطقه را در یک چارچوب عربی میبیند و لذا به این دلیل که خودش را بهعنوان کشور مهم منطقه عربی تلقی میکند، به کنش و واکنش میپردازد. این نکته به این معناست که مصر ضمن اینکه بهدنبال تحقق منافع ملی خودش است، در عین حال حساسیتها و نگرانی کشورهای عربی را نیز درک میکند. مصر همواره خودش را یکی از ستونهای مهم امت عربی و ائتلاف عربی میداند و چنانچه کشورهای مهم همپیمانش آسیب ببینند، خودش را موظف به همگامی و همسویی با آنها میداند.
از سوی دیگر، مصر براساس قراردادها و معاهدات موجود موجود شرایط خاصی دارد که مایل نیست رابطه با ایران بدانها آسیب بزند. یکی از آنها، نوع رابطه با اسرائیل، آمریکا و اتحادیه اروپا است که تحت تاثیر پیمان کمپ دیوید (۱۹۷۸) شکل گرفته و به رغم فراز و نشیب هایی حالت راهبردی و شبهائتلاف پیدا کرده است، ضمن آنکه مصر طی سالیان گذشته سعی کرده است روابط اقتصادی و نظامی فزایندهای با کشورهایی مثل روسیه و چین هم برقرار کند. در نتیجه، مصر ضمن آنکه مسئله ایران و موضوعات مرتبط با آن (برنامه هستهای، اختلاف با امارات، نفوذ در عراق و لبنان، رابطه با سوریه و…) را بخشی از پازل بزرگتری به نام خاورمیانه و پویائی های آن میدید، آن را در پرتو روابط راهبردی یا همبسته خود با دیگر کشورها تفسیر میکرد.
نکته سوم آن است که مصر به دلایل گوناگون مایل نیست مدیریت پرونده فلسطین و هدایت تحولات آن از دستش خارج شود و ایران را یک رقیب جدی در این زمینه می بیند. واقعیت آن است که موضع گیری ها و نقش آفرینی موثر ایران در قبال تحولات فلسطین می تواند به جایگاه و امتیازات مصری ها آسیب بزند.
مجموع این مسائل سبب شد که مسئله روابط دو کشور با نگاه امنیتی مصری ها همراه شود و تلاش مداوم ایران برای بهبود روابط در دولتهای مختلف پس از جنگ ـقرین موفقیت نباشد. در نتیجه، تا زمانی که مسائل دو کشور متأثر از نگاه امنیتی مصری ها و آمیخته به نگرانی های مهمی در این موارد بود، این نکته روشن به نظر میرسید که مصری ها آمادگی چندانی ارتقای روابط دو جانبه را ندارند و اصولا مصر اجازه نخواهد داد تا نگرانیهای امنیتیاش در خلال ارتباط با یک بازیگر منطقهای، بیشتر شود.
جالب اینجاست که استقبال مصری ها از گسترش روابط با ایران در تمام این سالها، در مقاطعی رخ داد که بحرانی در منطقه خاورمیانه یا روابط این کشور با اسرائیل پدید آمده، یا مشکلات اقتصادی مصری ها شدت گرفته است. در حالت نخست، مصر تلاش کرده است نگرانی های خود را با بهرهبرداری از جایگاه مهم منطقهای ایران و ایفای نقش موازنهگری کاهش دهد؛ و در حالت دوم، به دنبال استفاده از بازار ایران و کسب درآمد بوده است.
رابطه علیه غرب؟!
ازسرگیری رسمی روابط برای کاهش ابهامات و سوءتفاهمها میان دو کشور سودمند خواهد بود؛ بهخصوص که مسئولان دو کشور میتوانند از این پس نگرانیهای خود را به صورت مستقیم بیان و پیگیری کنند و دیگر نیازی به واسطهها و میانجی نخواهد بود. این امر به اقتصاد ضعیف هر دو کشور نیز کمک می کند تا بازارهای جدید صادراتی بیابند و درنتیجه به همکاری بیشتری بپردازند. البته چون روابط دو کشور برای مدتی طولانی قطع بوده و اتصالات اقتصادی، فرهنگی و سیاسی خاصی بین دو طرف وجود نداشته است، دست کم در کوتاهمدت شاهد احتیاط، به خصوص از طرف مصر، خواهیم بود و چنانچه این دوره به صورت منطقی طی شود میتوان در میانمدت شاهد گرم شدن روابط میان مصر و ایران بود.
با این حال، نباید درباره آثار روابط دو کشور مبالغه کرد. از سویی مصر جایگاه منطقه ای چند دهه پیش خود را ندارد و توان آن به دلایل گوناگون ضعیف شده است؛ و از سوی دیگر ایران نیز مدتهاست که به دلایل گوناگون موثرترین بازیگر منطقه نیست. پس ارتقای روابط ایران و مصر را می توان به تلاش دو کشور مهم خاورمیانه تفسیر کرد که از آسیب پذیری های جدی امنیتی و اقتصادی رنج می برند و واهمه دارند سیر تحولات منطقه ای و بین المللی جایگاه آنها را بیش از گذشته مخدوش کند. این امر بدان معناست که مصر ضمن استقبال محتاطانه از ارتقای روابط با ایران و حتی استفاده از کارت ایران برای کسب امتیازات بیشتر، قطعا به دنبال رنجاندن متحدان و هم پیمانان خود در منطقه و خارج از منطقه نیست. با توجه به تلاش ایران در دو سال اخیر برای مدیریت موثر روابط خارجی و به خصوص کاهش مشکلات اقتصادی نیز بعید است ایران بخواهد روابط با مصر را مبنایی برای مقابله با غرب بداند و حداکثر به لفاظی در این زمینه خواهد پرداخت.
واقعیت اساسی آن است که منطقه خاورمیانه در مسیر تحولات عمیقی قرار دارد، صف بندی های آن به شکل گسترده ای درحال تغییر است و تمامی بازیگران منطقه ای می کوشند برای حفظ ثبات و امنیت خود در این شرایط متحول لنگرهایی ایجاد کنند. این امر سبب شده است اشکال جدیدی از ائتلاف / رقابت میان کشورهای منطقه پدید آید. ارتقا و گسترش روابط ایران و مصر که آمیخته با اشتیاق یکی و احتیاط دیگری است، در این چارچوب قابل تفسیر است.
لینک: http://megaindex.ir/5plw