چه طرفدار این طرف باشید چه آنطرف، آنچه غیر قابل انکار است این است که عملیات اخیر فلسطینی ها بر علیه اسرائیل عملیاتی بی نظیر و موفق برای فلسطینی ها بوده که بسیاری از معادلات را جابه جا کرده و قطعا شرایط قبل وبعد این عملیات بسیار فرق خواهد کرد.
شاید در نهایت طرفین بتوانند به یک آتش بس برسند اما امری که اتفاق افتاده این است که برای اولین بار فلسطینی ها از موضع دفاعی به موضع هجوم و حمله روی آورده اند و برای اولین بار موفق شده اند چیزی حدود دو برابر غزه را از دست اسرائیلی ها خارج کنند.
شاید این مساحت از نظر متراژی خیلی به نظر نیاید ولی به هر حال یک موفقیت بی نظیر به حساب می آید که کل معادلات آتی را تغییر می دهد.
زمانی که برای اولین بار فلسطینی ها موفق شدند موشک بسازند و داخل اسرائیل را هدف قرار دهند بسیاری با تمسخر به این موشک ها اشاره می کردند، چون واقعا ابتدایی بودند و با کمترین امکانات ساخته شده بودند اما کم کم ملاحظه کردیم که فلسطینی ها موفق شدند نواقص خود را برطرف کنند و موشک هایی تولید کنند که ابهت آنچه اسرائیلی ها به آن می بالند، یعنی گنبد آهنین، را در هم بشکنند و شهر های مختلف اسرائیل را هدف قرار دهند.
در نهایت هم می بینیم که تولید موشک توسط آنها به جایی رسیده که روزی پنج هزار موشک می توانند به سمت اسرائیل پرتاب کنند واکثر این موشک ها به اهداف خود اصابت کنند.
اینکه فلسطینی ها موفق شده اند برای اولین بار سه کمربرند دیوار های دفاعی اسرائیل در دور غزه بشکنند و وارد شهرکهای اسرائیل نشین شوند خود به خود یعنی مرحله جدیدی از مبارزه.
اینبار اینها موفق شده اند هشتاد کیلومتر مربع را از دست اسرائیلی ها خارج کنند بعدها ممکن است بتوانند مساحت های بیشتری را به دست آورند.
اینکه تکنیک و نقشه و… را از کجا آورده اند می توان باور داشت که هم خودشان ابتکار عمل به خرج داده اند هم اینکه جبهه مقاومت به رهبری ایران به آنها کمک کرده تا روزنه های نفوذ را بتوانند پیدا کنند.
اما نکته بسیار مهم در این ماجرا این است که فلسطینی ها موفق شده اند چند هزار نیروی جان بر کف پیدا کنند که علاوه بر آموزش دیدن آماده شهادت باشند چرا که اکثر نیروهایی که در این عملیات شرکت کرده اند از قبل خودشان را برای شهادت آماده کرده اند و میدانستند بیش از ۹۰% شانس وجود دارد که دیگر به خانه بر نگردند چون دارند به پشت جبهه های دشمن می روند.
آنهایی که در زمینه مسایل گروه های جهانی و شهادت طلبی و مسایل مرتبط با دلایل آمادگی افراد برای انجام عملیات انتحاری تحقیق و مطالعه کرده اند متوجه این صحبت بنده می شوند.
به یاد دارم زمانی در لبنان گروه های سیاسی مدت ها برای انجام عملیات بر علیه اسرائیل که بخش های جنوبی و شرقی لبنان را اشغال کرده بود، نقشه می کشیدند و هر از گاهی مثلا شش ماه یکبار می شد کسی را پیدا کنند تا حاضر باشد دست به عملیات انتحاری بر علیه اسرائیلی ها بزند.
امروزه درباره حدود چهار یا پنج هزار رزمنده صحبت می کنیم که همه شان قید زندگی را زده اند و دست به عملیاتی نسبتا انتحاری زده اند.
همین مساله می تواند موردی برای تحقیقات به حساب آید که چه شده این تعداد افراد حاضر هستند دست به چنین کاری در یک آن بزنند.
قطعا اگر شرایط زندگی که اسرائیلی ها برایشان ایجاد کرده اند نبود چنین اتفاقی رخ نمی داد.
اینکه بیش از دو و نیم ملیون نفر را در باریکه ۴۰ کیلومتری زندانی کرده باشند و این افراد را به حدی رسانده باشند که از زندگی مایوس شده باشند می تواند دلیل اصلی این ماجرا باشد.
تنها چیزی که می تواند این افراد را وابسته به زندگی کند به قول معروف امید به زندگی است ولی وقتی اسرائیلی ها و حامیان آنها فجیع ترین رفتارها را با اینها انجام می دهند و امید زندگی را از اینها می گیرند بدیهی است که در میان این دو ونیم ملیون نفر می توان راحت چند هزار نفر پیدا کرد که حاضر به انجام عملیات انتحاری باشند.
مخصوصا اگر اسرائیلی ها خانواده ها و عزیزان اینها را کشته باشند و اینها فقط به دنبال انتقام باشند.
اینها به خوبی در باره اینکه اسرائیلی ها واکنش نشان خواهند داد واقف بودند و می دانستند که این عملیات می تواند موجب آن شود که اسرائیلی ها واکنش تندی نشان دهند و طبیعتا با حمایت آمریکا و کشورهای اروپایی کشتار مردم غزه نادیده گرفته شود، یعنی بحث انتحاری بودن فقط به این رزمنده ها که دست به عملیات زدند محصور نبوده بلکه حتی مردم دیگر هم در این زندان بزرگ آمادگی داشتند که نتایج این عملیات را متحمل شوند، اما می بینیم که موفقیت این عملیات نه فقط موجب آن نشده که عزم مردم داخل غزه کم شود بلکه تصاویر منتشر شده از داخل غزه نشان می دهد که بسیاری از مردم خوشحال بودند که جوانانشان موفق شده اند چنین انتقامی از اسرائیلی ها بگیرند.
با توجه به نفوذ اطلاعاتی که اسرائیلی ها درون غزه دارند به نظر می رسد هماهنگ کردن چنین عملیاتی فقط در شرایطی امکان پذیر می بود که همه مردم غزه حامی آن می بودند وگر نه عملیاتی با این بزرگی قطعا لو رفته بود.
نکته دیگر و بسیار مهم که اینجا وجود دارد این است که تسلیحات و تجهیزات مورد نیاز برای عملیات از کجا به دست رزمندگان فلسطینی رسیده.
حجم وتنوع این تسلیحات با توجه به محاصره ای که غزه در آن به سر می برد بسیار بیش از این بوده که مثلا از سمت مصر به غزه رسیده باشد و بسیاری باور دارند که این تجهیزات وتسلیحات از درون اسرائیل به دست آنها رسیده، امری که نشان می دهد دست قاچاقچیان اسرائیلی در کار بوده و حامیان فلسطینی ها موفق شده اند قاچاقچیان اسرائیلی را بخرند.
همچنین برخی درباره رسیدن تسلیحاتی که ناتو در اختیار اوکراین قرار داده به دست فلسطینی ها صحبت می کنند و ظاهرا اوکراینی ها تسلیحاتی که از طرف ناتو به دستشان رسیده را در بازار سیاه فروخته اند و در نهایت از طریق قاچاقچی های اسرائیلی این تسلیحات به دست فلسطینی ها رسیده.
عملا بسیاری از تجهیزاتی که فلسطینی ها استفاده کردند تجهیزاتی بوده که ناتو در اختیار اوکراین قرار داده بوده و تلاش داشته اند که اوکراینی ها را مجاب کنند دست به عملیات مشابه بر علیه نیروهای روسیه بزنند، فقط مشکل اصلی آنها این بود که نمی توانستند نیروهای انتحاری پیدا کنند که حاضر باشند به پشت خط های دشمن بروند و عملیات انجام دهند.
در این باره به نظر می رسد زلنسکی به جای اینکه بر دیوار کشته شدگان یهودی گریه تمساح راه بیاندازد باید جوابگو باشد که چگونه تسلیحاتی وتجهیزاتی که ناتو در اختیار اوکراین قرار داده سر از غزه در آورده.
از پاراگلایدر های موتوری گرفته تا حتی هواپیماهای کوچک بدون سرنشین و موشک و….
عملا در حالی که اسرائیلی ها تمرکز خود را روی هدف قرار دادن محموله های ایران به سوریه و یا محموله های عبوری از صحرای سینا به غزه گذاشته بودند تجهیزات و تسلیحات مورد نیاز فلسطینی ها از درون اسرائیل به دست آنها رسیده.
در صورت صحت این ماجرا یعنی حامیان فلسطینی ها موفق شده اند درون اسرائیل آدم هایی را بخرند که آنقدر نفوذ و قدرت دارند که بتوانند این حجم از تسلیحات را قاچاق کنند وخوب این به معنای آن است که اینها می توانند این تسلیحات را جاهای دیگر هم تحویل بگیرند علاوه بر آن احتمالا این قاچاقچی ها در مراکز امنیتی و نظامی و سیاسی و… نیز نفوذ داشته اند تا بتوانند کارشان را راحت انجام دهند.
همه اینها را کنار بگذارید، بحث دقت و سرعت عملیات هم بحث دیگری است.
قطعا این عملیات نیاز به برنامه ریزی طولانی داشته که احتمالا چیزی حدود یک سال نیاز داشته تا نیروها همه آموزش ببینند وآماده این عملیات باشند.
یعنی طی یکسال این نیروها انواع و اقسام آموزش ها را دیده اند ولی کسی متوجه ماجرا نشده!
آن هم در یک محدوده ۴۰ کیلومتری که سرتاسر ونقطه به نقطه مملو از جاسوسان اسرائیلی است!
حالا تصور کنید که به یکباره اسرائیل بخواهد با جبهه مقاومت مواجه شود آنوقت می خواهند چه کار کنند؟
مهم ترین نکته در عملیات این بود که پشتیبانان عملیات موفق شده بودند همه مراکز حساس و نقطه های کلیدی که باید هدف قرار گرفته شود را تشخیص دهند و در آن واحد همه این نقاط با دقت بسیار بالا نابود شده بود تا فضای ورود نیروهای زمینی فراهم گردد و کوچکترین اشتباه می توانست کل عملیات را هوا ببرد.
بسیاری کارشناسان باور دارند که نظارت بر این عملیات و با این دقت و هماهنگی نیروها با تجهیزات بسیار پیشرفته ماهواره ای به صورت لحظه به لحظه انجام گرفته تا نیروهایی که در پاراگلایدر ها قرار داشتند بتوانند اهداف را با دقت منهدم کنند، که به جز ایران هیچ کشور دیگر امکان تامین چنین اطلاعاتی برای فلسطینی ها را نداشته.
به این نکته مساله دقت هدف گیری را نیز باید اضافه کرد، کافی است که درس های فیزیک مرحله دبیرستان را به یاد بیاورید تا متوجه شوید وقتی در یک پاراگلایدر هستید که وزش باد روی حرکت آن موثر است امکان هدف گیری دقیق اهداف برایتان بسیار مشکل می باشد و معمولا امکان خطا بسیار بالا است و شما احتمالا یک یا دو بمب یا خمپاره در اختیار دارید که اگر این یکی دو بمب به هدف نخورد کار تمام است، تصاویر منتشر شده نشان می دهد که برج های دیده بانی اسرائیلی ها با دقت بسیار زیاد توسط اینها هدف قرار گرفته شده و این نشان می دهد که علاوه بر آموزش های بسیار حرفه ای اینها اطلاعات بسیار دقیق داشتند که چه لحظه ای باید خمپاره های خود را پرتاب کنند تا با دقت به هدف بخورد وعملا هر پاراگلایدر از دور توسط یک اپراتور هماهنگ کننده کنترل می شده تا به راکب آن اطلاع دهد چه لحظه ای باید بمب یا خمپاره را پرتاب کند و….
در صورتی که چنین چیزی صحت داشته یعنی رصد اطلاعاتی و امنیتی ایران درون خاک اسرائیل آنقدر بالا است که در حد رصد تحرک تک تک سربازها هم بوده، هم نیروهای فلسطینی هم نیروهای اسرائیلی.
آیا می دانید این یعنی چه؟
یعنی فاجعه برای اسرائیل.
این همه اسرائیلی ها ادعا داشتند که مجهز به پیشرفته ترین فناوری های جهان هستند و به یکبار تک تک سربازهای آنها روز زمین توسط ایران ومتحدین ایران رصد وشکار می شوند.
به نظر می رسد اسرائیلیها مجبور باشند روی تهدید های خود نسبت به ایران و متحدین ایران تجدید نظر اساسی کنند و متوجه باشند که امروزه دیگر با شرایطی جدید مواجه هستند که در آن همه توانمندی های امنیتی و اطلاعاتی و فناوری آنها زیر سوال رفته.
اگر ایرانی ها موفق شده باشند در این حد درون اسرائیل را رصد کنند یعنی هر لحظه اراده کنند ممکن است بتوانند انبارهای تسلیحاتی و مواضع زیربنایی و حساس اسرائیل از جمله انبارهایی که تسلیحات هسته ای در آن ذخیره شده است را هدف قرار دهند ونیاز ندارند خودشان تسلیحات هسته ای برای حمله به اسرائیل تولید کنند، تسلیحات موجود درون اسرائیل خود برای نابودی اسرائیل جوابگو خواهد بود.
لینک: http://megaindex.ir/1a3g